رفیق
دوتا رفیق بودن که همیشه با هم میرفتن مشروب می خوردن تا یکیشون میمیره
چند وقت بعد اون یکی میره میخونه به ساقی میگه: دو تا پیک بریز.ساقی میگه چرا دوتا؟
میگه یکی واسه خودم یکی به یاد رفیقم.
یک سال بعد میره میخونه به ساقی میگه 1پیک بریز.ساقی میگه رفیقتو فراموش کردی؟
میگه نه خودم توبه کردم اینو میخورم به یاد رفیقم...
+ نوشته شده در جمعه ۱۶ دی ۱۳۹۰ ساعت توسط mahdiye
|